معنی خیابان باصفا

لغت نامه دهخدا

باصفا

باصفا. [ص َ] (ص مرکب) پاکیزه. (ناظم الاطباء). || جای پاکیزه.
- آدم باصفا، آنکه درونی پاک و ظاهر و باطن یکی و عقیده ٔ خالص دارد. با حقیقت. پاک ضمیر. پاکدل خوش نیت:
و لیکن تو آن میشمر پارسا
که باطن چو ظاهر ورا باصفاست.
ناصرخسرو.
مردی نورانی قوی باصفا مرا پیش آمد. (انیس الطالبین ص 158).
|| خوش آیند. خوشنما. (ناظم الاطباء). و رجوع به صفا شود.


خلوت باصفا

خلوت باصفا. [خ َل ْ وَ ت ِ ص َ] (اِخ) نام جایی است در حوالی تفت یزد. (آنندراج):
تا خلوت باصفا نبینی
در تفت روی و جا نبینی
نقشی که بمدعا نشسته
در خلوت باصفا نشسته.
تأثیر (از آنندراج).


خیابان

خیابان. (اِ) گلزار. (ناظم الاطباء). || چمن. (یادداشت مؤلف). || رسته ای که در باغ می سازند برای عبور و مرور و کنارهای آنرا گل کاری می کنند. (از ناظم الاطباء). راهی که در میان صحن چمنها باشد. (آنندراج). روشی که در باغها می سازند و در میان آن راه دارند. راه ساخته و بیشتر در میان دو صف درختان باغ. (یادداشت مؤلف). گذرگاهها که میان باغچه ها و درختها بطول و عرض باغ ترتیب دهند در برابر یکدیگر. (از انجمن آرای ناصری):
یکی باغ ماننده ٔ آسمان
خیابان آن چون ره کهکشان.
استاد (از انجمن آرای ناصری).
دل من باغبان عشق وتنهایی گلستانش
ازل دروازه ٔ باغ و ابد حد خیابانش.
(از انجمن آرای ناصری).
|| هرکوی راست و فراخ و دراز که اطراف آن درخت و گل باشد. (ناظم الاطباء). کوی. شارع. (یادداشت مؤلف). راهی ساخته شده بین دو رسته ساختمان در کنار آن و این بیشتر در شهرهاست و در بیابان راه ساخته شده ٔ بین دو قطعه از بیابان.
- خیابان بندی، احداث خیابان در شهری یا در باغی یا در هر فضائی و مکانی.
- خیابان بندی کردن، خیابان در مکانی ایجاد کردن و آن معمولاً با تسطیح کف محل عبور با سنگ فرش کردن یا آسفالت کردن یا جز آن همراه است و در دو طرف آن بیشتر درختکاری می کنند و نهر احداث می نمایند. (یادداشت مؤلف). راست ساختن خیابان به رسم معهود. (آنندراج):
خوش خیابان بندیی کردند در بستان ما.
ارادت خان واضح (از آنندراج).
- خیابان پیما، بیکاره. خیابان گرد.
- خیابان ذرع کردن، ولگردی. بیکارگی.
- خیابان سازی، احداث خیابان در مکانی. (یادداشت مؤلف).
- خیابان سازی کردن، احداث خیابان در مکانی کردن. خیابانی در فضائی بوجود آوردن. (یادداشت مؤلف).
- خیابان گرد، آنکه در حاشیه ٔ خیابانها بدون قصد و از روی بیخودی راه می رود کنایه از بیکاره.
- خیابان گردی، راه روی در خیابانها.
- || بیکاری که ملازم آن گردش در خیابانهاست.
- خیابان گردی کردن، در خیابان بدون قصد راه رفتن. حاشیه گردی در خیابانها.
- خیابان گز کردن، خیابان اندازه گرفتن. کنایه از بیکار و خیابان گرد بودن است. بیکاره راه رفتن در خیابانها.

خیابان. (اِخ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع درنه هزارگزی جنوب خاوری مشهد بر سر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به سرخس با 1261 تن سکنه. آب آن از رودخانه است و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری و راه اتومبیل رو می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

خیابان. (اِخ) دهی است از دهستان مشهد ریزه میان ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد. واقع در16 هزارگزی باختر طیبات و 2 هزارگزی جنوب اتومبیل روطیبات به شهرنو با 295 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

فرهنگ عمید

باصفا

دارای پاکیزگی و خرمی،
ویژگی باغ و بستان و جای خوش‌آب‌وهوا،
[مجاز] خوش‌خو، مهربان، پاک‌دل، خوش‌نیت،


خیابان

معبر عمومی در شهرها که مردم از طرفین آن و وسایل نقلیه در وسط آن رفت‌وآمد می‌کنند،
[قدیمی] راه راست و هموار در باغ،

مترادف و متضاد زبان فارسی

باصفا

مصفا، مفرح، خرم، نزیه،
(متضاد) بی‌روح، دلگیر، بی‌صفا، صمیمی، صادق، بامحبت

فارسی به انگلیسی

باصفا

Pleasant

فارسی به عربی

باصفا

مرح، مسره

تعبیر خواب

خیابان

تعبیر خواب خیابان 1ـ اگر خواب ببینید در خیابانی راه می روید، نشانه آن است که تقریباً از رسیدن به هدفی که خواهانش هستید، نومید خواهید شد. 2ـ اگر خواب ببینید در شهری دوردست در خیابانی آشنا راه می روید، نشانه آن است که به سفری خواهید رفت اما سودی که انتظار داشتید از طریق این سفر به دست بیاورید به دست نخواهید آورد. 3ـ اگر خواب ببینید هنگام عبور از خیابانی از حمله جنایت کاری هراسانید، نشانه آن است که برای پیش بردن کارهایتان دست به کار خطرناکی می زنید. -

فرهنگ فارسی هوشیار

خیابان سازی

ایجاد خیابان.


خیابان

راه گشاده و هموار در شهر که مردم و وسائل نقلیه در آن رفت و آمد کنند

معادل ابجد

خیابان باصفا

838

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری