معنی خیوه

لغت نامه دهخدا

خیوه

خیوه. [وَ] (اِخ) شهریست از جمهوری ازبکستان که در سال 1956 م. 15400 تن جمعیت داشته است و در ناحیه ٔ خوارزم نزدیک بیابان قراقورم بفاصله ٔ 40 کیلومتری غرب آمودریا و 32 کیلومتری جنوب غربی ایستگاه راه آهن اورگنج قرار دارد.
محل خیوه احتمالا از پیش از اسلام مسکون و در قرن 4 هَ. ق. شهرکی از خوارزم بوده است. شیخ نجم الدین کبری در آنجا متولد شد و پس از دوره ٔ امیرتیمور خیوه بتدریج گرگانج را تحت الشعاع قرار داد و کرسی خوارزم گردید و نام خود را بعنوان خانات خیوه به همه ٔ آن سرزمین داد خانات خیوه عنوان مشهور دولتی بوده است که در دهه ٔ دوم قرن دهم هجری قمری در خوارزم تشکیل شد و تا1873 م. استقلال خود را حفظ کرد و سپس تحت الحمایه ٔ روسیه گردید و تا انقلاب کبیر روسیه تابع دولت روسیه بود. سلسله ٔ اول خانهای خیوه معروف به سلسله ٔ عربشاهیه است که بوسیله ایلبارس از خاندان شیبانی از اعقاب جوجی خان تأسیس گردید. پس از او فرزندان او حکومت کردند تا آنکه این حکومت برافتاد و فرمانروائی خوارزم بدست ایناق بزرگ خاندان قنقرات افتاد و اگر چه در ظاهر کسانی را از خاندان چنگیزخان بتخت خانی می نشانیدند ولی فرمانروائی اینها جز در موارد استثنائی اسمی بیش نبود. در قرن 17 م. پطر کبیر با خانات خیوه روابطی برقرار کرد ولی با حمله ٔ نادر و از بین بردن ایلبارس دوم مدتی این حکومت بدست گماشته ٔ نادر اداره میشداما این تحت الحمایگی نادر طولی نکشید و باز خانی ازخانات خیوه حاکم آنجا گردید. بعد از چندی در نتیجه ٔمهاجمات و دستبردهای ترکمانهای یموت خیوه ویران گردید ولی در سال 1770 م. محمدامین بزرگ خاندان قنقرات ترکمانها را مقهور کرد و رونق شهر و خانات خیوه را تجدید نمود. در سال 1219 هَ. ق. ایناق وقت بنام ایلتوزر که از نوادگان محمدامین بود خود را عنوان خان داد و سلسله ٔ ایناق را تأسیس کرد و آن دومین سلسله ٔ خانهای خیوه است که تا سال 1873 م. که حکومت آنها تحت الحمایه ٔ روسیه شد دوام داشت و آنها بدینقرار است ایلتوزر (1219- 1221 هَ. ق.)، محمدرحیم خان (1221- 1249 هَ. ق.)، اﷲ قلی خان (1249- 1258 هَ. ق.)، رحیم قلیخان (1258- 1261 هَ. ق.)، ابوالغازی محمدامین خان (1261- 1271 هَ. ق.)، عبداﷲخان (1271- 1272 هَ. ق.)، قتلغ محمدخان (1272- ؟)، سیدمحمدخان (1272؟ - 1282 هَ. ق.)، سید محمدرحیم خان (1282- 1290 هَ. ق.). در دوره ٔ سیدمحمدرحیم خان روسیه لشکر عظیم بخیوه فرستاد و بدون جنگ خان خیوه تسلیم شد و سید محمدرحیم خان تا سال 1910 م. حکومت کرد ولی دست نشانده ٔ روسها بود. بعد از انقلاب روسیه در 26 آوریل 1920 م. جمهوری خلق خوارزم تشکیل شد و خیوه جزء آن درآمد. (از دایره المعارف فارسی).


خانات خیوه

خانات خیوه. [ت ِ وَ] (اِخ) مملکت خوارزم است. (ناظم الاطباء). این ناحیه طبق عهدنامه ٔ گلستان در سال 1228 هَ. ق. از ایران جدا گشت و به روسیه منضم گردید. رجوع به «خوارزم » و «خانان شیبان » شود.


خانان خیوه

خانان خیوه. [ن ِ وَ / وِ] (اِخ) نام سلسله ای است که از حدود 921 هَ. ق. تا 1289 هَ. ق. درخوارزم حکومت کردند. «لین پول » «در طبقات سلاطین اسلام » آرد: خوارزم یا خیوه که مدتی مرکز یک طبقه از پادشاهان ایران بود پس از استیلای مغول سهم اولوس جوجی گردید و هیچوقت بخانات ماوراءالنهر تعلق نداشت. در عهدامیرتیمور امرای دشت قبچان آنجا را بتصرف خود آورده بودند. بعد از هرج و مرجی که در اواخر ایام تیموریان پیش آمده اوزبکان تحت امر محمد شیبانی خیوه را مثل ماوراءالنهر مسخر ساختند و از حدود 921 هَ. ق. (1515 م.) سلسه ای از اوزبکان بر خیوه حکومت یافتند که تاریخ اول روزگار ایشان درست مشخص نیست. خانان خیوه غالباً با امرای بخارا در جنگ بودند و در این محاربات گاهی ظفر به این طرف بود و گاهی با آن طرف تا آنکه نادرشاه افشار در سال 1153 هَ. ق. 1740 م. خیوه را گرفت و مدت یکسال یک نفر حکمران ایرانی بر آنجا حکومت کرد. خیوه را در سال 1289 هَ. ق. (1872 م.) کائوفمان (Kaufmann) سردار روسی ضمیمه ٔ آسیای روس نمود:
اسامی سال هجری سال میلادی
ایلبرس اول (حدود) 921 1515
سلطان حاجی 931 1525
حسن قلی - -
صوفیان - -
بوجوغه - -
اونک - -
کل - -
اگتای 946 1540
دوست 953 1546
حاجی محمد اول 965 1558
عرب محمد اول 1011 1602
اسفندیار 1032 1623
ابوالغازی اول 1053 1643
انوشه 1074 1663
محمد ارنگ 1085 1674
اسماق آقاشاه نیاز 1099 1687
عرب محمد ثانی 1114 1702
حاجی محمد ثانی - -
یادگار 1126 1714
ارنک 1126 1714
شیر غازی 1127 1715
ایلبرس ثانی ?114 ?173
دوره ٔ استیلای نادر 1154 1740
تجر (از جانب نادرشاه)
1154 1741
ابومحمد 1154 1741
ابوالغازی ثانی ?115 ?174
کیپ 1158 1745
ابوالغازی ثالث (حدود)
1184 1770
ایلتزر 1219 1804
محمد رحیم 1221 1806
الهقلی 1241 1825
رحیم قلی 1258 1842
محمد امین 1261 1845
عبداﷲ 1271 1855
قتلغمحمد 1272 1855
سیدمحمد ?1272 ?1856
سیدمحمدرحیم 1282-1289 1865-1872
(قلمرو این سلسله بعداً جزء روسیه شد). (از طبقات سلاطین لین پول ترجمه ٔ عباس اقبال صص 252- 249).


خیوه چی

خیوه چی. [خ ِ وِ] (اِخ) دهی است از دهستان آتابای بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس، واقع در 15 هزارگزی جنوب باختری گنبدقابوس. دارای 360 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ گرگان و محصول آن غلات دیمی و حبوبات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و ازصنایع دستی زنان قالیچه بافی و راه مالرو است مردم آنجا چادر نشین اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


خیوقی

خیوقی. [وَ] (ص نسبی) منسوب به خیوق. (یادداشت مؤلف). از مردم خیوه. اهل خیوه. رجوع به خیوه شود.


خیوق

خیوق. [وَ] (اِخ) معرب خیوه که شهریست بخوارزم. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به خیوه شود.

حل جدول

خیوه

شهری در ازبکستان


خیوه ، آرال

شهری در ازبکستان


مدفن پوریای ولی

خیوه


شهری در ازبکستان

خیوه

خیوه، سمرقند

خیوه، آرال


شهر ازبکستان

خیوه

معادل ابجد

خیوه

621

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری