معنی داروبرد
فرهنگ معین
داروبرد
(بَ) (اِمر.) کر و فر، گیرودار.
حل جدول
داروبرد
هیاهوی جنگ
معادل ابجد
داروبرد
417
عبارت های مشابه
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.