معنی داروی آلرژی

ترکی به فارسی

آلرژی

آلرژی

فرهنگ معین

آلرژی

(لِ) [یو.] (اِ.) حساسیت، نسبت به چیزی حساسیت داشتن که باعث بروز علایمی چون عطسه، تنگی نفس، کهیر حتی شوک می شود.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آلرژی

سهندگی

واژه پیشنهادی

آلرژی

حساسیت

فرهنگ عمید

آلرژی

دستگاه ایمنی بدن،
واکنش در برابر بعضی مواد غذایی، دارویی، و واکسن که با علایمی چون خارش، کهیر، شوک، التهاب، عسطه، و آبریزش همراه است،

فرهنگ فارسی هوشیار

آلرژی

حساسیت مردم از بعضی بوها و آب وهوا

لغت نامه دهخدا

داروی جراح

داروی جراح. [ی ِ ج َرْ را] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) داروی بیهوشی. (غیاث).


داروی تفنگ

داروی تفنگ. [ی ِ ت ُ ف َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) باروت. رجوع به باروت شود.

فارسی به عربی

معادل ابجد

داروی آلرژی

1462

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری