معنی داستانی از السا مورانته
حل جدول
دزد روشنایی ها
هیولای داستانی
دیو، غول
سلسلهای داستانی
پیشدادیان
موجودی داستانی
دوالپا
شهریار داستانی
ادیپ
لغت نامه دهخدا
السا. [.اَ] (اِ) تخمی است که به روی نان پاشند و آنرا نان خواه نامند. (هفت قلزم) (از برهان قاطع) (آنندراج). ساسم. (از برهان قاطع).
داستانی
داستانی. (ص نسبی) سزاوارِ مَثَل زدن. مَثَل زدنی.
- داستانی شدن، سزاوارِ مَثَل زدن گردیدن. مَثَل زدنی شدن. درخورِ شهره شدن گردیدن. درخورِ مَثَل ِ سائر گشتن شدن:
سخن کز دهان بزرگان رود
چو نیکو بُوَد داستانی شود.
ابوشکور.
مکافات ِ بد گر کنی نیکوی
به گیتی درون داستانی شوی.
فردوسی.
|| (حامص) (در ترکیب): همداستانی. موافقت. مرافقت.
داستانی. (اِخ) ابوعبداﷲ. حمداﷲ مستوفی در تاریخ گزیده (مؤلف به سال 730 هَ. ق.) در فصل چهارم از باب پنجم نام وی در عداد مشایخ قبل از زمان خویش آورده است. (تاریخ گزیده چ اروپا ص 795). و نیز رجوع به «داستان » (نام محل) شود.
نام های ایرانی
دخترانه، نان خواه، دانه ای خوشبو که بر روی خمیر نان می پاشند و در درمان نیش عقرب مفید است
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به داستان. قصه یی روایی اساطیری، مقابل تاریخی: جمشید پادشاهیست داستانی.
بیوگرافی
السا فیروزآذر (متولد ۲۵ شهریور ۱۳۶۲ در تهران) بازیگر و منشی صحنه، نویسنده سینما و تلویزیون و کارگردان تئاتراست. وی آرشیتکت و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه سوره است. او بازی را از کودکی با فیلم افسانه آه (۱۳۶۹) آغاز کرد و نخستین نقش اصلی اش را در ۹ سلگی در فیلم کاکادو بازی کرد. همزمان با ورودش به دانشگاه با ایفای نقش در فیلم «زن زیادی» ساخته تهمینه میلانی بازیگری را جدیتر دنبال کرد. او با ساختن چند فیلم کوتاه و نمایش هزار و یک تو به دغدغه اصلی خود (نویسنده گی و کارگردانی) پرداختهاست. او خواهرزاده تهمینه میلانی کارگردان سینما است. فلیم های سینمایی: افسانه آه، دیگه چه خبر؟!، کاکادو، زن زیادی، تقاطع، آتشبس1، میترسم پس دروغ میگویم، نسکافه داغ داغ، تسویه حساب، مجنون لیلی، ساعت سوخته، سوپر استار، اخراجی، گروگان، یکی از ما دو نفر، چگونه میلیاردر شدم، آتشبس ۲، ملی و راههای نرفتهاش، مأنوس، تنهایی پرهیاهو، هزار و یک تو، هیولا، از تهران متنفرم.
مترادف و متضاد زبان فارسی
خرافی، غیرواقعی، افسانهای، رمانتیک، روایی، قصهای، اساطیری،
(متضاد) واقعی
فرهنگ معین
(ص نسب.) منسوب به داستان، قصه ی ی، روایی، اساطیری. مق تاریخی.
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1328