معنی داستانی از پاتریک وایت
حل جدول
سواران کالسکه
پاتریک وایت
برنده نوبل ادبیات در سال 1973 میلادی
رمان پاتریک وایت
ارابه سواران
اثر پاتریک وایت
درهٔ شادی (۱۹۳۹)
زندهها و مردهها (۱۹۴۱)
داستان عمه (۱۹۴۸)
درخت انسان (۱۹۵۵)
داس (۱۹۵۷)
ارابه سواران (۱۹۶۱)
چشم توفان (۱۹۷۳)
پاتریک وایت (1912-،استرالیایی)
برنده نوبل ادبیات در سال 1973 میلادی
واژه پیشنهادی
سه مرد
رمانی از پاتریک وایت نویسنده استرالیایی
دره شادی
ارابه سواران
زنده ها و مرده ها
داستان عمه
داس
درخت انسان
لغت نامه دهخدا
داستانی. (ص نسبی) سزاوارِ مَثَل زدن. مَثَل زدنی.
- داستانی شدن، سزاوارِ مَثَل زدن گردیدن. مَثَل زدنی شدن. درخورِ شهره شدن گردیدن. درخورِ مَثَل ِ سائر گشتن شدن:
سخن کز دهان بزرگان رود
چو نیکو بُوَد داستانی شود.
ابوشکور.
مکافات ِ بد گر کنی نیکوی
به گیتی درون داستانی شوی.
فردوسی.
|| (حامص) (در ترکیب): همداستانی. موافقت. مرافقت.
داستانی. (اِخ) ابوعبداﷲ. حمداﷲ مستوفی در تاریخ گزیده (مؤلف به سال 730 هَ. ق.) در فصل چهارم از باب پنجم نام وی در عداد مشایخ قبل از زمان خویش آورده است. (تاریخ گزیده چ اروپا ص 795). و نیز رجوع به «داستان » (نام محل) شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به داستان. قصه یی روایی اساطیری، مقابل تاریخی: جمشید پادشاهیست داستانی.
معادل ابجد
1584