معنی دباج

لغت نامه دهخدا

دباج

دباج. [دَب ْ با] (ع ص) دیبافروش. (آنندراج) (منتهی الارب) (دهار) (مهذب الاسماء). || دیباباف. (مهذب الاسماء). ج، دباجون.

دباج. [دَب ْ با] (اِخ) (امیر...) از معظم ترین حکام و امرای اسحاق وند گیلان از معاصران غازان خان است. کتاب درهالتاج لعزهالدّباج تألیف قطب الدین شیرازی بنام اوست. (تاریخ مغول اقبال ص 507). و رجوع به حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 2 ص 193 و 194 و ذیل جامع التواریخ رشیدی ص 10 و 11 و 13 شود.

حل جدول

دباج

دیبافروش

دیبا فروش

فرهنگ فارسی هوشیار

دباج

از ریشه ی پارسی دیبافرو ش

معادل ابجد

دباج

10

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری