معنی دبه درآوردن
لغت نامه دهخدا
دبه درآوردن. [دَب ْ ب َ / ب ِ دَ وَ دَ] (مص مرکب) از قرارداد و گفته ٔ خود بازگشتن. نکول کردن. (ناظم الاطباء). دبه کردن. جر زدن. وادنگ درآوردن. دبه آوردن.
حل جدول
کامستن
در معامله و غیره بیش از آنچه قرار بوده تقاضا نمودن است.
در معامله و غیره بیش از آنچه قرار بوده تقاضا نمودن است
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) از انجام قول و تعهد خود سر باز زدن، جر زدن (در بازی)
فرهنگ عوامانه
در معامله و غیره بیش از آنچه قرار بوده تقاضا نمودن است.
معادل ابجد
476