معنی ددر

لغت نامه دهخدا

ددر

ددر. [دَ دَ] (اِ) در تداول عامه، بیرون خانه و جای خودنمائی و خانه ٔ نامشروع برای زن. جای نامجاز و نامشروع که زن رود.
- اهل ددر بودن، بدکاره بودن زن. تک پرانی زن.
|| در زبان اطفال، بیرون اطاق. بیرون خانه و کوچه. کوی. برزن.خیابان. مهمانی.


ددر رفتن

ددر رفتن. [دَ دَ رَ ت َ] (مص مرکب) تباهی کردن زن. بیرون رفتن زن از خانه برای تباهی. به عمل ناشایست شدن ِ زن. به تبهکاری شدن زن. به کار بد رفتن زن. بیرون رفتن زن از خانه برای اعمال بد. || در تداول اطفال، از خانه به کوچه یا خیابان رفتن برای گردش.


ددری

ددری. [دَ دَ] (ص نسبی) منسوب به ددر. || آنکه بیرون خانه دوست دارد. کودکی که میل دارد به کوچه و خیابان رود. || زن شایق به گردش در کوچه و بازار. زن که به خانه های کسان رود تباهکاری را. زن که به کار بد رود به خانه های غیر. زن بدعمل. زن تباهکار.

فرهنگ معین

ددر

(دَ دَ) (اِ.) در تداول کودکانه: بیرون.


ددر رفتن

بیرون رفتن، (عا.) خروج زنی بدکار به منظوری نامشروع. [خوانش: (~. رَ تَ) (مص ل.)]

فرهنگ عمید

ددر

کوچه و بازار، خارج از خانه،

حل جدول

ددر

گردش کودکانه

کوچه.

کوچه، گردش کودکانه


کوچه.

ددر


گردش کودکانه

ددر

فرهنگ فارسی هوشیار

ددر

کوچه و بازار


ددر رفتن

(مصدر) بیرون رفتن، خروج زنی بد کار به منظوری نامشروع.


لاسی

فرانسوی کلافه (صفت) آنکه عادت به لاس زدن دارد آنکه از ملاعبه خوشش آید: نبرد خاک از براش خبر لاسی و شیویی واهل ددر. (دهخدا. مجموعه اشعار. 68)

فرهنگ عوامانه

ددر

به معنی کوچه است.

معادل ابجد

ددر

208

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری