معنی دراژه

لغت نامه دهخدا

دراژه

دراژه. [دِ ژِ] (فرانسوی، اِ) (اصطلاح داروسازی) داروهای تلخ و بدمزه را پس از اینکه بوسیله ٔ قالبهای مخصوص بصورت عدسی های محدب الطرفین کوچک درآوردند برای اینکه هنگام استعمال دهان را بدطعم نکند، از یک ورقه ٔ صمغ و قند می پوشانندو بدین ترتیب روکش نازک شیرین و براقی هسته ٔ مرکزی بدمزه را فرامیگیرد و به این شکل دارویی دراژه نام نهاده اند، مانند: دراژه ٔ کنین. (از درمانشناسی ج 1).

فرهنگ عمید

دراژه

(پزشکی) نوعی قرص با روکشی از مواد قندی،
نوعی شکلات پوشش‌دار شبیه قرص،

حل جدول

دراژه

نوعی شکلات پوشش‌دار شبیه قرص

نوعی شکلات پوشش دار شبیه قرص

فارسی به انگلیسی

معادل ابجد

دراژه

1210

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری