معنی درخت بومی تناور آفریقا
حل جدول
بایوباب
بائوباب
درخت تناور آفریقا
بایوباب
بائوباب
درخت تناور
بلوط
درخت تناور آفریقایى
بائوباب
درخت تناور آفریقایی
بائوباب
درخت بومی استرالیا
اکالیپتوس؛ سردهای از درختان از خانواده اکالیپتیان (Eucalypteae) میباشد که اصلش از استرالیا است و در آن سرزمین تشکیل جنگلهای انبوهی میدهد و ارتفاع آن از 30 میلیمتر به 145 متر و محیط تنه آن به 25 متر میرسد. چوب این درخت بسیار سخت و در برابر پوسیدگی مقاوم است. پوست آن رنگ قهوهای مایل به زرد دارد و به راحتی از ساقه جدا میشود. رنگ برگ آن نیز بسته به سن درخت (در آغاز سبز مایل به آبی و به مرور زمان سبز مایل به سفید) است.
اکالیپتوس
آهوی بومی آفریقا
ایمپالا
لغت نامه دهخدا
تناور. [ت َ وَ] (ص مرکب) شخص قوی جثه ٔ تنومند و فربه را گویند. (برهان). تنومند یعنی صاحب جثه و قوی تن. (فرهنگ رشیدی). بمعنی قوی جثه و پهلوان و آن را تنومند نیز گونید و هرچیز بزرگ را که عظیم الجثه است تناور خوانند. (انجمن آرا) (آنندراج). فربه و سطبر... قوی جثه و این مرکب است از تن و لفظ آور که کلمه ٔ نسبت است. (غیاث اللغات). از تن + آور (نده). (حاشیه ٔ برهان چ معین). تنومند و فربه و قوی جثه. (ناظم الاطباء). پرزور. قوی. (ازفهرست ولف). ضخم. (دهار) (مجمل اللغه):
بهی تناور گرفته بدست
دژم خفته بر جایگاه نشست.
فردوسی.
تناور یکی لشکری زورمند
برهنه تن و سفت و بالا بلند.
فردوسی.
گردان دلاور چو درختان تناور
لرزان شده از بیم چو از باد خزان نال.
فرخی.
ز کوه صحرا کردی همی ز صحرا کوه
بدان تناور صحرانورد کوه گذار.
مسعودسعد.
نگاه کرد نیارند چون برانگیزد
در آن تناور کوه تکاور آتش و آب.
مسعودسعد.
عمر رضی اﷲ عنه مردی بود بلند قامت و تناور. (مجمل التواریخ و القصص).
به هیکل بسان تناور درخت
ولیکن فرومانده بی برگ سخت.
سعدی (از انجمن آرا).
شربت نوش آفرید از مگس نحل
نخل تناور کند زدانه ٔ خرما.
سعدی.
مترادف و متضاد زبان فارسی
اهل، بومزاد، محلی، ولایتی، متوطن،
(متضاد) غیر بومی
فارسی به انگلیسی
Representational, Tangible
فرهنگ عمید
محلی: گیاهان بومی،
(اسم، صفت نسبی) کسی که در زادگاه خود زندگی میکند،
فرهنگ معین
تنومند، فربه، قوی جثه. [خوانش: (تَ وَ) (ص مر.)]
معادل ابجد
2311