معنی درما
لغت نامه دهخدا
درما. [دَ] (ع اِ) درماء. خرگوش. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و رجوع به درماء شود.
درما. [دَ] (اِخ) ابن عوف بن ثعلبه. بطنی است از ثعلبهبن سلامان، و درما اسم مادر ثعلبه است که بدان شهرت یافت، و نام او عمرو بوده است. (از صبح الاعشی ج 1 ص 322).
فرهنگ عمید
خرگوش،
حل جدول
خرگوش
معادل ابجد
245