معنی دروغین و غیرواقعی

لغت نامه دهخدا

دروغین

دروغین. [دُ] (ص نسبی) دروغی. کاذب. کاذبه. به دروغ: اشتهای دروغین، اشتهای کاذب. (یادداشت مرحوم دهخدا):
از ادب نبود به پیش شه مقال
خاصه خود لاف دروغین و محال.
مولوی.
صبح کاذب، و او را صبح دروغین گویند. (التفهیم). و رجوع به دروغی شود.

مترادف و متضاد زبان فارسی

غیرواقعی

بی‌اساس، بی‌پایه، نادرست، جعلی، ساختگی، مجعول، فانتزی،
(متضاد) واقعی


دروغین

جعلی، ساختگی، کاذب، مجعول،
(متضاد) راستین

فارسی به عربی

غیرواقعی

غیر صحیح

معادل ابجد

دروغین و غیرواقعی

2673

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری