معنی دریانورد انگلیسی‌ کاشف‌ جزایر هاوایی‌

فارسی به انگلیسی

کاشف‌

Discoverer, Explorer


هاوایی‌

Hawaii


دریانورد

Mariner, Navigator, Sailor, Seafarer, Seafaring, Seaman


انگلیسی‌

Anglo-, Elizabethan, English, John Bull, Pommy

لغت نامه دهخدا

دریانورد

دریانورد. [دَرْ ن َ وَ] (نف مرکب) دریانوردنده. دریارو. آنکه در دریا رود. (آنندراج). مسافر دریا. (از لغت محلی شوشتر - خطی). بحرپیما. بحری. || ملاح. کشتی بان. کشتی ران. نوتی. نواتی:
خاطرم فحل است کو دریا نورد آمد چو شیر
شیر بستن گربه آسا برنتابد بیش از این.
خاقانی.
|| کنایه از عرفا و ارباب ذوق. (لغت محلی شوشتر خطی).

فرهنگ عمید

دریانورد

کسی که با کشتی روی دریا گردش و مسافرت کند،
ناخدا،
ملاح،

فرهنگ معین

دریانورد

آن که با کشتی دریا را طی کند، ملاح. [خوانش: (~. نَ وَ) (ص فا.)]

مترادف و متضاد زبان فارسی

دریانورد

ملاح، ملوان، ناخدا، ناوبان

فارسی به عربی

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

دریانورد انگلیسی‌ کاشف‌ جزایر هاوایی‌

1311

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری