معنی دفترخانه

لغت نامه دهخدا

دفترخانه

دفترخانه. [دَ ت َ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب) خانه و محل نگهداری دفاتر و کتابچه های مربوط به درآمد و اموال و خراج و مالیات. اداره ٔ عمومی که در آنجا دفترها و دفتر مخارج سلطنتی را ثبت و حفظ می کردند. (از ناظم الاطباء): داروغه ٔ دفترخانه مبلغ پنجاه و هفت تومان و هشت هزار و کسری در قدیم مواجب و تیول داشته. (تذکره الملوک چ دبیرسیاقی ص 58). کتاب دفترخانه ٔ دیوان اعلی و خاصه ٔ شریفه به تعلیقه ٔ وزیر اعظم مستند و بهمان شرح در دفاتر خلود ثبت و بنقصان عمل می نمایند. (تذکره الملوک ص 6). احکام و ارقام و احکام مواجب براتی و همه ساله... محرران دفترخانه ٔ وزراء و مستوفیان سرحدات و اطبا و... به مهر او [لشکرنویس دیوان اعلی] میرسد. (تذکره الملوک ص 41).
- دفترخانه ٔ توجیه، در دفترخانه ٔ توجیه دفاتر مستوفی خاصه را گذاشته اند که شامل املاک و درآمدها و هزینه های شخصی پادشاهست. در آنجا صورتی از املاک موروثی شاه است و صورتی از عایداتی که فراهم میشود و مخارجی که پرداخته میشود... در دفتر صاحب توجیه اسنادی را که باید مستوفی الممالک به آنها عمل کند نیز قرار داده اند. (سازمان اداری حکومت صفوی ص 141): شغل او [صاحب توجیه دیوان اعلی] این است که... هر قسم داد و ستدی که در دفترخانه شود باید بخط و مهر مشارالیه برسد. (تذکره الملوک ص 42).
- دفترخانه ٔ همایون اعلی، قسمتی از دیوان اعلی به روزگار صفویه بوده است. و ناظر دفترخانه ٔ همایون اعلی که نُه نویسنده زیردست داشت رئیس دفترخانه ٔ همایون اعلی بود و ظاهراً ارقامی را که از روی آن وزیر اعظم تصدیق ملازمت و مدد معاش و پرداختها و غیره می کرد نگاه می داشت... «شاردن » ناظر و داروغه ٔ دفترخانه را در ردیف زیردستان مستوفی الممالک ذکر کرده است. این مطلب نشان میدهد که دفترخانه ٔ همایون اعلی بمثابه ٔ قسمتی از دیوان اعلی محسوب می گردید... هیچ یک از سیاحان گویا از محل مخصوص اداره ٔ دفترخانه سخنی نگفته اند و این مطلب دال بر آن است که دفترخانه در محل دیوان بوده است. (سازمان اداری حکومت صفوی ص 136): شغل مشارالیه [ناظر دفترخانه ٔ همایون اعلی] آن است که ارقام ملازمت و مدد معاش و... که از هر دفترخانه می گذرد، بعد از تصحیح به مهر او میرسد. (تذکره الملوک ص 36). و خدمات جزئیه و تعیین کتاب دفترخانه ٔ همایون وخاصه و عمله ٔ بیوتات معموره، از قرار تعلیقچه ٔ «عالیجاه وزیر دیوان اعلی »... رقم ملازمت و خدمت داده میشود. (تذکره الملوک ص 6). هر ساله مبلغی از قرار تعلیقه ٔ عالیجاه (میرشکارباشی) از دفترخانه ٔ همایون اعلی بصیغه ٔ تحصیل قوشچیان... تنخواه داده میشود. (تذکره الملوک ص 13). تعیین کتاب دفترخانه ٔ همایون و خاصه و عمله ٔ بیوتات معموره... موقوف به عرض اقدس نیست. (تذکره الملوک ص 6).
|| اداره ٔ محاسبات و شمارگاه. (ناظم الاطباء). || (اصطلاح حقوق) دفتر اسناد رسمی. محضر. مؤسسه ای وابسته به اداره ٔ ثبت که در آن اسناد انواع معاملات یا ازدواج و طلاق را ثبت کنند. (فرهنگ فارسی معین). محلی است که «سردفتر» برای انجام کار و وظائف دفتری خود تعیین و به اداره ٔ ثبت محل و اداره ٔ ثبت اسناد مرکزی اطلاع دهد. دفترخانه یکی از مؤسسات اداره ٔ ثبت است و از نظر صلاحیت ذاتی (نوع و نصاب معاملات) به سه درجه تقسیم شده است: دفترخانه ٔ درجه ٔ اول، دفترخانه ای است که بوسیله ٔ یک سردفتر درجه ٔ اول و یک یا چند دفتریار اداره میشود و اجازه ٔ تنظیم همه گونه اسناد و معاملات (راجع به منقول و غیرمنقول) را دارد. دفترخانه ٔ درجه ٔ دوم، دفترخانه ای است که بوسیله ٔ یک سردفتر درجه ٔ دوم اداره میشود و اجازه ٔ تنظیم و ثبت اسناد و معاملات (جز مختصات دفترخانه ٔ درجه ٔ اول) بهر مبلغی را دارا می باشدو اختیار دارد که یک دفتریار داشته باشد. دفترخانه ٔدرجه ٔ سوم، دفترخانه ای است که بوسیله ٔ یک سردفتر درجه ٔ سوم اداره میشود و اجازه ٔ تنظیم و ثبت اسناد تا پنج هزار ریال را دارد. (از فرهنگ حقوقی). و رجوع به دفتر اسناد رسمی در ترکیب های دفتر شود.

فرهنگ معین

دفترخانه

(~. نِ) [معر.] (اِمر.) اداره ای وابسته به اداره ثبت که در آن اسناد انواع معاملات یا ازدواج وطلاق را ثبت کنند، دفتر اسناد رسمی، محضر.

فرهنگ عمید

دفترخانه

جایی که اسناد معاملات یا ازدواج و طلاق را در دفتر رسمی ثبت می‌کنند، دفتر اسناد رسمی، محضر،

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

دفترخانه

دفتراسناد، محضر

فارسی به انگلیسی

دفترخانه‌

Register Office, Registry Office

فارسی به عربی

معادل ابجد

دفترخانه

1340

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری