معنی دلام
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
نیزه کوتاه، مکر، فریب. [خوانش: (دِ) (اِ.)]
فرهنگ عمید
سیاهی، سیاه،
نیزۀ کوتاه، زوبین،
پیچوتاب،
مکر و حیله و فریب: تا به خانه برد زن را با دلام / شادمانه زن نشست و شادکام (رودکی: ۵۳۷)،
حل جدول
نیزه کوچک
فرهنگ فارسی هوشیار
سیاه، سیاهی دلام برابر با ژوبین نیزه ی کوچک و فریب پارسی است (اسم) نیزه کوتاه زوبین، مکر فریب: تا بخانه برد زن را با دلام شادمانه زن نشست و شادکام (رودکی)
معادل ابجد
75