معنی دواساز
لغت نامه دهخدا
دواساز. [دَ] (نف مرکب) دواسازنده. داروگر. داروساز.صیدلانی. صیدنانی. (یادداشت مؤلف). داروگر. کسی که داروها سازد و با هم ترکیب کند. (از ناظم الاطباء).
حل جدول
داروساز، داروگر
فرهنگ فارسی هوشیار
داروگر، داروساز
معادل ابجد
79