معنی دودکش

لغت نامه دهخدا

دودکش

دودکش. [ک َ / ک ِ] (اِ مرکب) نفس کش. (ناظم الاطباء). دودآهنگ. دودآهنج. رجوع به دودآهنگ شود. || روزن مطبخ که فکر یا فکز نیز گویند. (ناظم الاطباء). روزن مطبخ و حمام و جز آن. (از لغت فرس اسدی) (از آنندراج) (از غیاث). روزن مطبخ و گرمابه و دیگدان و امثال آن که از آن دخان بدرآید و آن را دودآهنگ و دودآهنج نیز گویند. (از شرفنامه ٔ منیری). سوراخی برآورده بر بام تا دود بخاری واجاق و گلخن حمام را به سوی بالا برد. (یادداشت مؤلف): دیگری [از قتله ٔ حسین بن علی (ع)] خولی بن یزید است که... به موجب اشاره ٔ زوجه اش از دودکش بیرون آورده به آتش دوزخ رسانیدند. (حبیب السیر).
ای بینی تو دودکش شعله ٔ تیز
وی ریش تو تیر هجو را دست آویز.
شفایی (از آنندراج).
شد ز خط پشت لب سرخی پانش عیان
دودکش لاله ساخت غنچه ٔ بی دود را.
طغرا (از آنندراج).
|| لوله ای که بر سر سماور و بخاری و آتشخانه ٔ کشتی و موتورهایی که با زغال سنگ یا هیزم کار کند قرار دهند. لوله ای که بر سر سماور و بخاری و جز آن نهند کشیدن دود را به بالا و تیز شدن آتش را. (یادداشت مؤلف) (از ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

دودکش

آن چه که دود را کشد، لوله و منفذی که دود از آن بالا رود مانند لوله مطبخ، حمام، بخاری و غیره. [خوانش: (کِ) (ص فا. اِ.)]

فرهنگ عمید

دودکش

لوله یا روزنی که دود از آن بالا می‌رود، تنوره: دودکش مطبخ، دودکش حمام، دودکش بخاری، دودکش کوره،

حل جدول

دودکش

تتوره

تنوره

مترادف و متضاد زبان فارسی

دودکش

تنوره، دودآهنگ

فارسی به انگلیسی

دودکش‌

Chimney, Flue

فارسی به عربی

دودکش

عمود، قمع، مدخنه

تعبیر خواب

دودکش

دودکش اگر دود داشته باشد غم و اندوه خانوادگی است و هر چه دود آن غلیظ تر باشد غم و اندوه بیشتر است و اگر دود نداشته باشد احساس تامین است از جهت خانواده. -

معادل ابجد

دودکش

334

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری