معنی دوری جستن

لغت نامه دهخدا

دوری جستن

دوری جستن. [ج ُ ت َ] (مص مرکب) دوری کردن. دوری گزیدن. دوری خواستن. اجتناب ورزیدن. اجتناب. احتراز. تحرز. تجنب. (یادداشت مؤلف). استبعاد. (تاج المصادر بیهقی).

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

دوری جستن

اجتناب، دوری گزیدن

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

دوری جستن

733

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری