معنی دپو

فرهنگ معین

دپو

انبار اجناس، مخزن، محل تجمع وسایل و افراد یا نیروها برای انجام کاری، کارگاه تعمیر و توقف لکوموتیو و نگه داری تجهیزات و انباشت پارسنگ، آمادگاه (فره). [خوانش: (دِ پُ) [فر.] (اِ.)]

حل جدول

دپو

انبار و مخزن

خزانه مهمات

ترکی به فارسی

دپو

انبار

فرهنگ فارسی هوشیار

دپو

فرانسوی نهشت

معادل ابجد

دپو

12

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری