معنی دیلاق
لغت نامه دهخدا
دیلاق. [دَ] (ترکی، ص) قدبلند. دیلاغ. رجوع به دیلاغ شود.
فرهنگ معین
قد بلند، مجازاً بی قابلیت. [خوانش: (دِ) [تر.] (عا.)]
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
بلندقامت، دراز، قددراز،
(متضاد) خپله
فارسی به انگلیسی
Gangling
فرهنگ فارسی هوشیار
قد بلند، بی قابلیت.
فرهنگ عوامانه
آدم بلندقد بی قابلیت را گویند.
معادل ابجد
145