معنی دیگران

لغت نامه دهخدا

دیگران

دیگران. (اِخ) (تیگران) برادر دیکران (تیگران) اول که در بیست وچهارمین سال سلطنت فیروزشاه پارسی بتخت ارمنستان نشست. (از تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2588 و 2589).

حل جدول

دیگران

سایرین

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

دیگران

استراحه

فارسی به آلمانی

دیگران

Ausruhen, Beruhen, Rast (f), Rasten, Ruhe (f), Ruhen

معادل ابجد

دیگران

285

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری