معنی ذیل
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
دامن جامه، پایین هر چیز، آخر هر چیز، جمع اذیال، دنباله، پایین، دامنه، بخشی در پایین کتاب که برای توضیح بعضی مطالب متن نویسند، رساله یا کتابی که در تکمیل مطالب کتاب دیگر نویسند. [خوانش: (ذَ یا ذِ یْ) [ع.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
[مجاز] آخر چیزی،
[قدیمی] دامان، دامن، دامن هرچیز، پایین، دنباله،
[قدیمی] دم،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
زیر، پایین
کلمات بیگانه به فارسی
زیر - پایین
مترادف و متضاد زبان فارسی
انتها، پای، دامن، دامنه، زیر
فارسی به انگلیسی
Addenda, Below, Within
فارسی به عربی
متابعه، ملحق
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی هوشیار
دامن کشان رفتن، دنبال، پائین
فرهنگ فارسی آزاد
ذَیل، دامَن-پائین لباس- ته- زیر- دُم، آخرو دنبال هرچیز- حاشیه و مؤخره ای که بر کتاب و معمولاً در پایان آن می نویسند- حقارت و خواری- ذُلّ- (جمع:اَذیال-ذُیُول- اَذیُل)
معادل ابجد
740