معنی رئیس جمهور فقید ونزوئلا

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

رئیس جمهور

رئیس جمهوری: مردمسالار


جمهور

‎ توده ی مردم، توده ی ریگ (اسم) توده گروه: جمهور حکما، بخش اعظم یک چیز معظم شی ء. جمع: جماهیر، حکومتی که زمام آن بدست نمایندگان ملت باشد و رئیس آن رئیس جمهور خوانده شود جمهوری. جمع: جماهیر.

فرهنگ عمید

رئیس جمهور

رئیس قوۀ مجریه در کشورهای جمهوری که مدت زمامداری و حدود اختیارات آن در کشورهای مختلف متفاوت است،

فرهنگ معین

رئیس جمهور

(رَ جُ) (اِ.) شخصی که از سوی انتخاب کنندگان مسئولیت اجرایی کشور را بر عهده دارد.

واژه پیشنهادی

رئیس جمهور شهید

محمّدعلی رجایی

لغت نامه دهخدا

فقید

فقید. [ف َ] (ع ص) گم کرده شده. مات غیر فقید و لاحمید؛ یعنی بمرد و کسی پروای آن نکرد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). در تداول امروز، برای مرده ای که بخواهند از او به احترام یاد کنند به کار برند. (یادداشت مؤلف).
- فقیدالمثل، بی مثل وعدیم النظیر. (غیاث) (آنندراج).

فارسی به انگلیسی

معادل ابجد

رئیس جمهور فقید ونزوئلا

818

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری