معنی راحیل
لغت نامه دهخدا
راحیل. (اِخ) راحل. زوجه ٔحضرت یعقوب بود. یعقوب عاشق راحیل دختر لابان (خال خود) شد و برای آنکه به وصل او برسد هفت سال به لابان خدمت کرد. پس از انقضای هفت سال وی خواست دختر بزرگ خود لیا را بزنی به وی دهد اما یعقوب برای رسیدن به معشوق خود مجبور شد هفت سال دیگر خدمت کند شش سال پس از ازدواج حضرت یوسف از راحیل بدنیا آمد و شانزده سال بعد کوچکترین پسرش بن یامین متولد شد. و صاحب قاموس کتاب مقدس آرد: (راحیل بمعنی گوسفندان) دختر دوم لابان و یکی از زنهای یعقوب مادر ابن یامین و یوسف. صاحب مجمل التواریخ و القصص آرد: چون اسحاق از دنیا برفت یعقوب سوی خالش بگریخت و مدتها آنجا بماند و دو دختر از آن وی بزنی کرد. راحیل و لیا و یعقوب را از ایشان فرزندان بودند یوسف و ابن یامین. (مجمل التواریخ و القصص ص 194). یعقوب بزمین بنی المشرق آمد دید که در صحرا چاهی است و بر کناره اش سه گله گوسفند خوابیده و سنگی بزرگ بر دهانه ٔچاه بود. چون همه ٔ گله ها جمع شدند سنگ را از دهانه ٔچاه غلطانیدند و گله ها را سیراب کردند پس سنگ را برسر چاه بازگذاشتند. یعقوب گفت ای برادرانم از کجا هستید؟ گفتند: از حرانیم. گفت: لابان بن ناحور را میشناسید گفتند: میشناسیم. بدیشان گفت: بسلامت است ؟ گفتند:بسلامت و اینک دخترش راحیل با گله ٔ او می آید. هنوز با ایشان در گفتگو بود که راحیل با گله ٔ پدر خود رسیدزیرا که آنها را چوپانی میکرد اما چون یعقوب راحیل دختر خالوی خود لابان و گله ٔ خالوی خویش لابان را دید نزدیک شد و سنگ را از سر چاه غلطانید و گله ٔ خالوی خویش لابان را سیراب کرد. یعقوب راحیل را بوسید و به آواز بلند گریست پس یعقوب راحیل را خبر داد که او خواهرزاده ٔ پدرش و پسر رفقه زن اسحاق است. آنگاه راحیل دوان دوان رفته پدر خود را خبر داد. چون لابان خبر خواهرزاده ٔ خود یعقوب را شنید به استقبال وی شتافت و اورا در بغل گرفته بوسید و به خانه ٔ خود آورد. او لابان را از همه این امور آگاه کرد. لابان به یعقوب گفت تو چون استخوان و گوشت منی. پس یعقوب مدت یک ماه نزد وی توقف نمود آنگاه لابان به یعقوب گفت آیا چون برادرمن هستی مرا باید مفت خدمت کنی ؟ بمن بگو که اجرت توچه خواهد شود. لابان را دو دختر بود که نام بزرگتر لِبِه و اسم کوچکتر راحیل بود یعقوب عاشق راحیل بود. گفت برای دختر کوچکت راحیل هفت سال ترا خدمت میکنم. لابان گفت او را بتو بدهم بهتر است از آنکه بدیگری بدهم. پس یعقوب برای راحیل هفت سال خدمت کرد پس به لابان گفت زوجه را بمن بسپار پس لابان دختر خود راحیل را به زنی به او داد. (از کتاب مقدس سفر پیدایش ص 42).
حل جدول
نام های ایرانی
دخترانه، گوسفند، نام همسر یعقوب (ع) و مادر یوسف (ع)
فرهنگ فارسی آزاد
راحِیل، دختر لابان که حضرت یعقوب عاشق وی گردید ولی ابتدا خواهر بزرگتر او را که لیا (لیه) نام داشت بوی دادند و بعد راحیل همسر ایشان گردید و فرزندانش یوسف و بنیامین هستند. (ده پسر دیگر حضرت یعقوب از لیه و کنیزان می باشند)
معادل ابجد
249