معنی راز و نیاز
لغت نامه دهخدا
راز و نیاز.[زُ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) مرکب از راز بمعنی گفتگوی پنهانی و نیاز بمعنی خواهش و تمنا:
زاهد چو از نماز تو کاری نمیرود
هم مستی شبانه و راز و نیاز من.
حافظ.
و رجوع به راز و نیاز کردن شود.
|| (اِ مرکب) یکی از گوشه های دستگاه همایون. (سرگذشت موسیقی ایران ص 497).
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Caress, Lovemaking
فرهنگ فارسی هوشیار
گفتگوی پنهانی و نیاز بمعنی خواهش و تمنا
معادل ابجد
282