معنی راور

لغت نامه دهخدا

راور

راور. [وَ] (اِخ) قصبه ٔ مرکز بخش راور از شهرستان کرمان. واقع در 200هزارگزی شمال کرمان، کنار راه فرعی کرمان - مشهد. این قصبه در جلگه واقع شده و هوای آن معتدل و جمعیت آن 2500 تن میباشد. آب آن از چند رشته قنات تأمین میشود.محصول عمده ٔ این قصبه حبوب، پنبه، میوه و لبنیات است. پیشه ٔ مردم کشاورزی و دامپروری و صنایع دستی زنان بافتن قالیچه، کرباس، گلیم و قالی با نقشه است. راور در حدود 200 باب دکان و دو دبستان دارد. ادارات دولتی عبارتند از بخشداری، دارایی، فرهنگ، پاسگاه ژاندارمری. انار راور بخوبی معروف است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). موضعی است در وسط لوت نزدیک کوه بنان و به هشت فرسنگی آن معدن گوگرد است و گویند هم بدان نزدیکی معدن طلاست. (یادداشت مؤلف). و رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان و فرهنگ آنندراج و انجمن آرا شود.

راور. [وَ] (اِخ) یکی از بخشهای پنجگانه ٔ شهرستان کرمان است. این بخش در شمال کرمان واقع و حدود آن بشرح زیر است: از سوی شمال به دشت لوت مرکزی، از سوی خاور میانه به دشت لوت کرمان، از سوی جنوب به بخش زرند و دهستان کوه پایه، از سوی باختر به شهرستان رفسنجان و بخش بافق از شهرستان یزد. منطقه ای است کوهستانی، آب و هوای بخش در دهستان کوهبنان و قسمتی از دهستان حومه سردسیر، و قسمتهای مجاور لوت گرم و معتدل است. آب قراء بخش از چشمه و قنات و زه آب رودخانه تأمین می شود. محصول عمده ٔ بخش غلات، حبوب، لبنیات و پنبه می باشد. شعبه ای از سلسله ٔ جبال مرکزی ایران که جهت آن از شمال باختری به جنوب خاوری است از وسط این بخش میگذرد. از قلل مهم آن کوه طغرالجرد بارتفاع 2600 گزاست که دهستان حومه ٔ راور در خاور دهستان کوهبنان در دامنه ٔ باختری آن واقع شده است و سرچشمه ٔ تمام قناتهای هر دو دهستان از این کوه میباشد. از کوههای مهم دیگر بخش کوه دربند است که در شمال خاوری بخش واقع و ارتفاع آن 2440 گز است. رودخانه های این بخش در تمام مدت سال در طول خود آب دائم ندارند ولی در برخی ازنقاط آب از سطح رودخانه بطور چشمه تراوش می کند و درنقطه ٔ دیگر محو می شود. این رودخانه ها بشرح زیرند:
1- رود حوض پنج: که از کوهستان خاوری زرند وکوه پایه سرچشمه می گیرد و پس از عبور از حوض پنج و حوض سه، در پنج هزارگزی جنوب خاوری مرکز بخش جهت خود را که از جنوب بشمال است تغییر می دهد و بسوی خاور منحرف و بشکاف سرگزان وارد میگردد از ابتدای شکاف دارای آب است و پس از مشروب ساختن چندین قریه ٔ مجاور از کوهستان خارج و به نمکزار شهداد منتهی می شود.
2- رودخانه ٔ سرگردان: که از کوه طغرالجرد سرچشمه میگیرد و از دهستان مرکزی عبور میکند، این رودخانه در هنگام بارندگی و سیلاب برای راور و دیه های اطراف آن خطرناکست چنانکه در سال 1320 هَ. ش. نیمی از قصبه ٔ راور و چند ده اطراف آن را از بین برده است. چند رود کوهستانی دیگر به رود سرگردان پیوسته بدشت لوط منتهی میشود.
راه فرعی کرمان بمشهد از طریق کوهبنان وراور می گذرد و به «نای بند» و سپس به «فردوس » منتهی میشود. این بخش از 2 دهستان و 287 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن 25450 تن بشرح زیر است: دهستان حومه 56 آبادی با 12500 تن جمعیت. دهستان کوهبنان 231 آبادی با 12950 تن جمعیت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

راور. [وِ] (اِخ) شهر بزرگیست در سند. (از معجم البلدان ج 4). نام قصبه ای است در شبه قاره ٔ هند، واقع در استان بمبئی سر راه آهن بمبئی - اﷲآباد. صاحب معجم البلدان که گفته در سند شهر بزرگیست باید همین باشد، و نیز گفته اند که در ناحیه ٔ غور واقع در مرز افغانستان و هندوستان زمینی بوده است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3).

حل جدول

راور

شهری در کرمان

گویش مازندرانی

راور

مرتعی در اطراف تنکابن

مکان مناسب جهت راه سازی، راه برنده

معادل ابجد

راور

407

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری