معنی رباخوار

لغت نامه دهخدا

رباخوار

رباخوار. [رِ خوا / خا] (نف مرکب) سودخوار. پاره خور. (یادداشت مرحوم دهخدا). فزونی خوار. زیادتی خوار. خورنده ٔ سود مرابحه. پول رباخوار. (ناظم الاطباء). کسی که در دادوستد ربا میگیرد. (ناظم الاطباء):
رباخواری از نردبانی فتاد
شنیدم که هم درنفس جان بداد.
سعدی.
و رجوع به ربا و رباخواره شود.

فرهنگ معین

رباخوار

(رِ. خا) [ع - فا.] (ص فا.) نزول خور، آن که ربا خورد.

فرهنگ عمید

رباخوار

کسی که سود پول می‌گیرد، نزول‌خور،

حل جدول

رباخوار

نزول خور

مترادف و متضاد زبان فارسی

رباخوار

تنزیل‌خوار، رباخور، سودخوار، سودخور، نزول‌خور

فارسی به انگلیسی

رباخوار

Loan Shark, Vampire

فرهنگ فارسی هوشیار

رباخوار

سود خوار، زیادتی خوار، کسی که در داد و ستد ربا میگیرد

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

رباخوار

1010

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری