معنی رده بندی

لغت نامه دهخدا

رده بندی

رده بندی. [رَ دَ / دِب َ] (حامص مرکب) صف بندی. طبقه بندی. ترتیب کردن به رده. (یادداشت مؤلف). || درجه بندی. طبقه بندی. موجودات زنده بشکل افراد جداگانه ای بر روی سطح زمین زندگانی می نمایند که تحقیق و تفحص در احوال یک یک آنها جداگانه امری غیرمقدور میباشد و از همین نظر از ازمنه ٔ بسیار قدیم نظردانشمندان بر آن جلب گردیده که موجوداتی را که تا حدی به یکدیگر شباهت دارند بشکل دستجات کوچک یا بزرگی جمع کرده اسم مشترکی برای آنها وضع نمایند و این عمل را رده بندی یا تاکزونومی گویند. (از جانورشناسی عمومی تألیف فاطمی ص 68).

فرهنگ معین

رده بندی

(رَ دِ بَ) (حامص.) طبقه بندی.

حل جدول

رده بندی

طبقه بندی

کلاسمان

فارسی به انگلیسی

رده‌ بندی‌

Assortment, Echelon, Stratification

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

رده بندی

طبقه بندی

معادل ابجد

رده بندی

275

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری