معنی رستوران
لغت نامه دهخدا
رستوران. [رِ ت ُ / تو] (فرانسوی، اِ) جایی که در آن غذا خورند و مشروب نوشند. (فرهنگ فارسی معین). مهمانخانه و قهوه خانه، این لفظ رستوران فرانسوی است. (از فرهنگ نظام).
فرهنگ معین
(رِ) [فر.] (اِ.) جایی که در آن غذا می خورند، غذاخوری (فره).
فرهنگ عمید
جایی که در آن انواع نوشابه و اغذیه به فروش میرسد و مشتریان میتوانند غذا را در همانجا مصرف کنند،
حل جدول
غذاخوری
مترادف و متضاد زبان فارسی
بار، غذاخوری، کاباره، کافه، مطعم، مهمانخانه
فارسی به انگلیسی
Chophouse, Restaurant, Snack Bar, Tearoom
فارسی به عربی
صاله، صالون، مطعم، مقصف، مقهی
فرهنگ فارسی هوشیار
جائی که در آن غذا خورند، قهوه خانه، مهمانخانه
فارسی به ایتالیایی
فارسی به آلمانی
Büfett (n), Café (n), Restaurant (n)
معادل ابجد
917