معنی رسم کردن

لغت نامه دهخدا

رسم کردن

رسم کردن. [رَ ک َ دَ] (مص مرکب) نوشتن و رقم کردن. (ناظم الاطباء). نوشتن. (یادداشت مؤلف): بر او صد دینار رسم کردند؛ یعنی نوشتند. (یادداشت مؤلف). || نشان نمودن. || نقشه کشیدن. (ناظم الاطباء). ترسیم کردن. کشیدن. (یادداشت مؤلف). || نقش نمودن. (ناظم الاطباء). || رسم نهادن. معمول ساختن. (یادداشت مؤلف). متداول کردن. || ستودن. (یادداشت مؤلف).

حل جدول

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

رسم کردن

پنگاشتن

فارسی به انگلیسی

رسم‌ کردن‌

Describe, Draft, Draw, Introduce, Limn, Rough, Trace

فارسی به عربی

رسم کردن

سحب، صور

فرهنگ فارسی هوشیار

رسم کردن

کشیدن نگاشتن

معادل ابجد

رسم کردن

574

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری