معنی رشتهکوهی در جنوب غربی اروپا
حل جدول
پیرنه
کشوری در جنوب غربی اروپا
پرتغال
شبهجزیرهای در جنوب غربی اروپا
ایبریا
ایبری
رشته کوه جنوب غربی اروپا
پیرنه
رشتهکوهی در اروپا
آلپ
شبهجزیره جنوب اروپا
بالکان
شبه جزیره ای در جنوب غربی اروپا
ایبرى
فرهنگ فارسی هوشیار
باد فرودین
فارسی به آلمانی
Südwest, Südwesten (m), Südwestlich
واژه پیشنهادی
آندورا
رشته کوهی در جنوب غربی اروپا
پیرنه
روستایی در جنوب غربی شهر همدان
روستایی در جنوب غربی شهر همدان
فارسی به عربی
باتجاه الغرب، غربی
لغت نامه دهخدا
غربی. [غ َ] (ص نسبی) منسوب به غرب. مقابل شرقی. مغربی: وماکنت به جانب الغربی اذ قضینا الی موسی الامر. (قرآن 44/28). حکایت باغ غربی و آمدن خواجه. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 346). || منسوب به غرب که در تداول امروز به کشورهای اروپا و آمریکا اطلاق شود: بلوک غربی، کشورهای غربی. || منسوب به غرب، که مغرب اقصی و یا ایالتی در مغرب اقصی شامل فاس و مراکش است. رجوع به غرب شود. || (اِ) شراب غوره ٔ خام. (منتهی الارب) (آنندراج). الفضیخ من النبیذ. (اقرب الموارد). || درخت که وقت غروب، گرمی آفتاب بر آن رسد. || نوعی از خرما. || رنگی است سرخ. (منتهی الارب) (آنندراج).
معادل ابجد
2633