معنی رغام

لغت نامه دهخدا

رغام

رغام. [رُ] (ع اِ) آب بینی. (ناظم الاطباء) (آنندراج). آب بینی. لغه فی المهمله او لثغه. (از منتهی الارب). آب بینی که می رود از درد و جز آن. (دهار).

رغام. [رَ] (ع اِ) خاک و خاک نرم یا ریگ آمیخته به خاک. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). ریگ نرم. (دهار). خاک ریگ آمیز. (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات از شرح نصاب و منتخب اللغات) (دهار). خاک به ریگ آمیخته. (یادداشت مؤلف). || (اِخ) نام ریگستانی است. (منتهی الارب).

فرهنگ معین

رغام

خاک، خاک نرم، ریگ آمیخته به خاک. [خوانش: (رَ) [ع.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

رغام

خاک،
خاک نرم،
ریگ آمیخته با خاک،

حل جدول

رغام

خاک نرم

فرهنگ فارسی هوشیار

رغام

خاک ریگدار (اسم) خاک، خاک نرم، ریگ آمیخته بخاک.

فرهنگ فارسی آزاد

رغام

رَغام، خاک- در مقامی خاک گور

معادل ابجد

رغام

1241

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری