معنی رفتگر

لغت نامه دهخدا

رفتگر

رفتگر. [رُ گ َ] (ص مرکب) مأمور تنظیف. (لغات فرهنگستان). جاروب کش. (فرهنگ رازی). سپور که بر عمل جاروکشی و رفتن معابر عام گمارده شده است. مأمور شهرداری که خیابانها وکوچه ها را جاروب و تمیز کند. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

رفتگر

(رُ گَ) (ص.) مأمور شهرداری که به تمیز کردن کوچه ها و خیابان ها می پردازد.

فرهنگ عمید

رفتگر

مٲمور شهرداری که کارش جاروب کردن خیابان‌ها و کوچه‌ها است، سپور،

حل جدول

رفتگر

فراش

کناس

مترادف و متضاد زبان فارسی

رفتگر

پیک‌بهداشت، جاروکش، سپور

فارسی به انگلیسی

رفتگر

Sweeper

فارسی به ترکی

رفتگر‬

temzilik görevlisi (cadde ve sokakları süpüren) , çöpçü

فرهنگ فارسی هوشیار

رفتگر

ماموران شهرداری که کارشان جاروب کردن است

فارسی به ایتالیایی

رفتگر

spazzino

واژه پیشنهادی

رفتگر

سپور

معادل ابجد

رفتگر

900

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری