معنی رفوزه

لغت نامه دهخدا

رفوزه

رفوزه. [رُ زِ] (فرانسوی، ص) مردود «در امتحان ». (فرهنگ فارسی معین) (از یادداشت مؤلف). رجوع به رفوزه شدن و رفوزه کردن شود.

فرهنگ معین

رفوزه

(رِ زِ) [فر.] (اِمف.) رد شده در امتحان.

فرهنگ عمید

رفوزه

ردشده، مردود در امتحان،

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

رفوزه

ردشده، مردود، ناکام، ناموفق،
(متضاد) قبول

فرهنگ فارسی هوشیار

رفوزه

مردود، رد شدن، پذیرفته نشدن، رد کردن کسی در امتحان

معادل ابجد

رفوزه

298

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری