معنی رقیه
لغت نامه دهخدا
رقیه. [رِق ْ ی َ] (ع اِ) هیأت صعود کردن. || نوع صعود کردن. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
دعا، تعویذ، افسون. [خوانش: (رُ یِ) [ع. رقیه] (اِ.)]
فرهنگ عمید
آنچه برای حصول امری یا به جهت حفظ و نگهداری خود به کار میبرند از قبیل افسون، دعا، تعویذ، و مانند آن،
حل جدول
دختر امام حسین (ع)
نام های ایرانی
دخترانه، نام یکی از چهار دختر پیامبر (ص) از خدیجه
فرهنگ فارسی هوشیار
دعا، افسون
فرهنگ فارسی آزاد
رُقَیَّه، دختر حضرت رسول که همسر عُثمان بن عَفّان گردید و در سال دوم هجری در مدینه فوت کرد
معادل ابجد
315