معنی رمانی از جین آستن نویسنده انگلیسی
حل جدول
اما
جین
نوعی شلوار
نویسنده انگلیسی
کنراد
جورج الیوت، آگاتاکریستی، آلفرد تنیسون، امیلی برونته، شارلوت برونته، آن برونته، چارلز دیکنز، بن جانسون، جی بی پریستلی، جان گالزورثی، جان میلتون، جفری چاسر، جورج الیوت، دافنه دوموریه، دانیل دوفو، دیزرائیلی، فرانسیس بیکن
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
آستن. [ت ِ] (اِ) آستین. آستی. کُم ّ:
روح اﷲ ار زآستن مریم آمده ست
صد مریم است روح ترا اندر آستین.
کمال اسماعیل.
کلیم از ید بیضا همین قَدَر لافد
که دست زآستن پیرهن برون آرد.
شفائی.
فرهنگ عمید
گویش مازندرانی
ابزاری مربوط به آسیاب آبی
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ معین
نوعی پارچه کتانی ضخیم و محکم که از آن لباس دوزند، شش عدد از هر چیز. [خوانش: [انگ.] (اِ.)]
فارسی به عربی
جن
معادل ابجد
1249