معنی رمانی از فریده شجاعی

حل جدول

رمانی از فریده شجاعی

امانت عشق


اثری از فریده شجاعی

بوسه تقدیر

امانت عشق

امانت عشق، بوسه تقدیر، خاک غریب، خشت اول، زندگی یعنی چکیدن، زیر سایه بخت، شب بی ستاره

خاک غریب

لغت نامه دهخدا

شجاعی

شجاعی. [ش ُ] (ص نسبی) منسوب است به شجاع که نام اجدادی است. (از انساب سمعانی).

شجاعی. [ش ُ] (اِخ) ابونصر محمدبن محمودبن محمدبن علی شجاع سرخسی معروف به سره مرد. محدث شافعی و فاضل و پرهیزگار و در مذهب شافعی بسیار متعصب بود و در مدافعه از آن اهتمام داشت. وی در ذیحجه ٔ سال 534 هَ. ق. در سن هشتادوشش سالگی در سرخس درگذشت. (از طبقات الشافعیه ص 84).


فریده

فریده. [ف َ دَ / دِ] (ص) خودرأی و مغرور. (برهان).

واژه پیشنهادی

اثری از فریده شجاعی

خشت اول

زندگی یعنی چکیدن

آخرین رقص برگ

امانت عشق

روزهای بی خاطره

بوسه تقدیر

خاک غریب

معادل ابجد

رمانی از فریده شجاعی

992

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری