معنی رمان اشتفان تسوایگ

حل جدول

رمان اشتفان تسوایگ

آموک


اثری از اشتفان تسوایگ

لحظات درخشان تاریخ، ماجراهای آغاز شب، وجدان بیدار، ترس، شب رویایی، نامه ای از زنی ناشناس

آموک

آشفتگی احساسات، آموک، بی قراری دل، پیکار با شیطان، تخریب یک قطب، ترس، تقدیر، داستان شطرنج، سه استاد سخن، شب رویایی، کازانوا، ماجرای جوانی یک استاد، نامه از زنی ناشناس، وجدان بیدار


رمان استفان تسوایگ

آموک


نام کوچک تسوایگ

اشتفان

واژه پیشنهادی

رمانی از اشتفان تسوایگ

شب رویایی

ماجراهای آغاز شب

وجدان بیدار

ترس

فرار به جنگ

نامه یک زن ناشناس

لغت نامه دهخدا

رمان

رمان. [رَ] (نف) ترسو و هراسان و گریزان. (ناظم الاطباء). شمان. (از برهان قاطع). رمنده. در حال رمیدن. رجوع به رمیدن شود:
بیابانی از وی رمان دیو و شیر
همه خاک شخ و همه ره کویر.
فردوسی.
رمان دید از او نامداران خویش
بر آنسان که بیند رخ گرگ میش.
فردوسی.
شد آن لشکر گشن پیش تورگ
رمان چون رمه ٔ میش از پیش گرگ.
اسدی.
هوا جای خاک و زمین جای خون
رمان ژنده پیلان و گردان نگون.
اسدی.
آنکه از گربه ای رمان باشد
کی خدای همه جهان باشد.
سنائی.

رمان. [رُم ْ ما] (ع اِ) انار و آن شش مزه دارد مانند سیب. (آنندراج). نار: فیهما فاکهه و نخل و رمان. (قرآن 68/55). رجوع به انار شود.

رمان. [رُم ْ ما] (اِخ) نام قصری است در واسط عراق و ابوهاشم یحیی بن دینار رمانی بدانجا منسوب است. (معجم البلدان).

معادل ابجد

رمان اشتفان تسوایگ

1620

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری