معنی رمان اوسکار وایلد

حل جدول

رمان اوسکار وایلد

تصویر دوریان گرى


نمایش نامه مشهوری از اوسکار وایلد

بادبزن خانم ویندرمیر


اثر وایلد

بادبزن خانم ویندرمیر

لغت نامه دهخدا

رمان

رمان. [رَ] (نف) ترسو و هراسان و گریزان. (ناظم الاطباء). شمان. (از برهان قاطع). رمنده. در حال رمیدن. رجوع به رمیدن شود:
بیابانی از وی رمان دیو و شیر
همه خاک شخ و همه ره کویر.
فردوسی.
رمان دید از او نامداران خویش
بر آنسان که بیند رخ گرگ میش.
فردوسی.
شد آن لشکر گشن پیش تورگ
رمان چون رمه ٔ میش از پیش گرگ.
اسدی.
هوا جای خاک و زمین جای خون
رمان ژنده پیلان و گردان نگون.
اسدی.
آنکه از گربه ای رمان باشد
کی خدای همه جهان باشد.
سنائی.

رمان. [رُم ْ ما] (ع اِ) انار و آن شش مزه دارد مانند سیب. (آنندراج). نار: فیهما فاکهه و نخل و رمان. (قرآن 68/55). رجوع به انار شود.

رمان. [رُم ْ ما] (اِخ) نام قصری است در واسط عراق و ابوهاشم یحیی بن دینار رمانی بدانجا منسوب است. (معجم البلدان).

رمان. [رُم ْ ما] (اِخ) نام کوهی در سرزمین طی واقع در غرب کوه سلمی از کوههای طی. خالدبن ولید رابا جمعی از مرتدین در این ناحیه محاربه ای رخ داد و آنها دوباره به اسلام بازگشتند. (از معجم البلدان).

رمان. [رُ] (فرانسوی، اِ) کتاب قصه و افسانه که عموماً واقعات ممکنه است برخلاف افسانه های قدیم که بیشتر محالات بوده. (فرهنگ نظام). رمان سابقاً به نوشته ها و داستانهائی واقعی یا تخیلی اطلاق می شد که به نظم یا به نثر بزبان «رمان » نوشته شده باشد، اما امروز به داستان یا اثری خیالی و تصوری اطلاق می شود که به نثر نوشته شده و شامل ماجراهائی باشد که برای سرگرم ساختن و جلب نظر و افکار خوانندگان نوشته شود. رمان در اصل به نوشته یا داستان و مقاله ای اطلاق می شود که به زبان «رمان » نوشته شده باشد. از قرون متوالی به این طرف قسم اعظم این نوشته ها و مقالات به صورت داستانهای روایتی و در قالب شعر و نثر بیان می شده و زبان بیان این داستانها همان زبان رمان بود. تحقیق در اصل و منشاء نوع خاصی از داستان که ما امروزه به نام رمان می خوانیم کاری سهل و ساده نیست. این مسأله محقق است که بسیاری از آن خصائص و صفاتی که محققان و منتقدان برای رمان برمی شمارند در ادیسه ٔ همر وجود دارد. و نیز داستانهای معروف نویسندگان یونان قدیم واجد اختصاصات و شرایطی است که امروزه برای رمان قائل هستند. در طول قرون وسطی و مخصوصاً از قرن یازدهم به این طرف منابع مختلفی برای پرداختن رمان در اختیار نویسندگان وجود داشت و داستانهائی که نوشته می شد دارای خواصی بود که ما امروزه آنها را داستانهای تخیلی می نامیم و غالباً به زبان شعر بیان می گشت. مهمترین منابعی که نویسندگان این دوره از آنها الهام می گرفتند عبارت بود از شرح احوال قدیسین مسیحی، داستانهای مربوط به اقوام قدیم شبه جزیره ٔ اسکاندیناوی، داستانهای مربوط به ساکنان قدیم فرانسه، افسانه های قدیم کشورهای انگلستان و آلمان، اساطیر قدیم یونان و روم مانند زندگی اسکندر و فتح تروی و امثال آنها. چنانکه گفته شد در طول قرون وسطی مهمترین منبع الهام نویسندگان افسانه های مربوط به دین مسیحیت و شهدای دین عیسی و شرح زندگانی قدیسین مسیحی بود و در این مدت مدید نویسندگان و هنرمندان تابع مقررات خشک و سختگیریهای دستگاه پاپ بودند و برای بیان افکار و تخیلات خود آزادی وفراغ بال نداشتند و اگر نویسنده ای یا هنرمندی اثری به وجود می آورد که کوچکترین مغایرتی با معتقدات خشک و بی اساسی که دستگاه روحانی مسیحیت به مردم تحمیل می کرد، داشت از طرف پاپ تحریم می شد و نویسنده و یا هنرمند مورد لعن و تکفیر قرار می گرفت. اما از اواخر قرن شانزدهم نسیم آزادی کم کم وزیدن گرفت و جنبشی در کلیه ٔ شؤون علمی و ادبی و اجتماعی و سیاسی اروپا پیدا شد و نویسندگان و هنرمندان نیز زنجیر اسارت پاپ را از پای اندیشه و احساس خود گشودند و آزادوار در آفرینش شاهکارهای ادبی و هنری به کوشش پرداختند. بنابراین رمانهایی که در این دوره نوشته شد دیگر از صبغه ٔ دینی چندان برخوردار نیست و منبع الهام نویسندگان را غالباً داستانهای مربوط به یونان و روم قدیم و ادبیات قبل از مسیحیت تشکیل می دهد و آثار گرانبهای ادبیات اروپا چه از نظر کیفیت و چه از حیث کمیت از این دوران است و با آثار ادبی قرون وسطی به هیچ وجه قابل قیاس نیست و از آن تاریخ تا زمان حاضر بر حسب اوضاع سیاسی و اجتماعی مکتبهای گوناگونی مانند کلاسیک و رمانتیسم و رئالیسم و سوررئالیسم و ناتورالیسم در ادبیات اروپا پیدا شد و هر کدام از این سبکها پیروان گوناگونی از میان نویسندگان پیدا کرد و داستانهای مختلفی در هر یک از مکاتب ادبی بوجود آمد که هر یک اسلوبی خاص در داستان پردازی دارد و دارای اختصاصات و صفاتی است که آن را از دیگر انواع سبکهای گوناگون ادبی امتیاز می بخشد. (نقل به اختصار از دائرهالمعارف بریتانیکا).و رجوع به مکتبهای ادبی تألیف رضا سیدحسینی شود.


رمان بری

رمان بری. [رُم ْ ما ن ِ ب َرْ ری] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) رجوع به رمان البر شود.


رمان السعالی

رمان السعالی. [رُم ْ ما نُس ْ س ُ] (ع اِ مرکب) رمان السعال. خشخاش. (اختیارات بدیعی). خشخاش سفید. (اقرب الموارد) (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی). و رجوع به رمان السعال شود.

سخن بزرگان

اسکار وایلد

وظیفه، چیزی است که انتظار داریم دیگران آن را انجام دهند.

مرد با اراده مردی است که شخصیت انفرادی خود را در اجتماع گم نمی کند و شجاعت آن را دارد که باورهای خاص خود را آشکار نماید.

تنها، باور مرد هنرمند قابل توجه است، حتی در مورد روش و اخلاق.

یک مرد تا زمانی که عاشق نشده است می تواند با هر زنی خوشبخت زندگی کند.

آدم باید همیشه عاشق باشد، از این رو مرد نباید ازدواج کند.

وقتی همه با من هم عقیده می شوند، تازه احساس می کنم که اشتباه کرده ام.

در انتخاب دوست می توان دقت کرد، ولی دشمن را نمی توان به خوبی تشخیص داد.

انسان در برگزیدن دشمنانش نمی تواند زیاد دقت به خرج دهد.

همیشه دشمنانت را ببخش؛ هیچ چیز بیش از این آن ها را ناراحت نمی کند.

هیچ کس آن قدر ثروتمند نیست که بتواند گذشته ی خود را بخرد.

فقط کسی که حسابش را تسویه نکرده است می تواند امیدوار باشد که در یاد کسبه به حیات خود ادامه دهد.

شخصیت افراد را می توان با نفوذی که آن ها بر دوستان خود دارند، سنجید.

زندگی، پراهمیت ترین چیزی است که تاکنون مورد گفتگوی بشر بوده است.

تنها وظیفه ی ما در قبال تاریخ، بازنویسی آن است.

هرکسی می تواند تاریخ ساز باشد، اما تنها یک انسان بزرگ می تواند آن را رقم زند.

ما کارهای احمقانه ای را که در زندگی انجام داده ایم، به نام تجربه به رخ دیگران می کشیم.

بدترین چیز در زندگی، هراس در میدان جنگ و خیانت به دوست است.

آن قدر جوان نیستم که هر چیز را بدانم.

امروزه جوانان تصور می کنند که پول، همه چیز است و زمانی که بزرگ تر شدند، یقین پیدا می کنند که این چنین است.

تنها کسانی که بیش از ثروتمندان به پول می اندیشند فقرا هستند.

اختلاف نظر درباره خوبی یا بدی یک اثر هنری نشان می دهد که آن اثر پر معنی و جاندار است.

از عجایب روزگار این است که زن در عین زیبایی، وفادار هم باشد.

تا زنده هستید، دل خود را زنده و شاداب نگهدارید؛ فرصت برای دلتنگی و مرگ بسیار زیاد است.

کتاب هایی که دنیا آنها را «غیراخلاقی» معرفی می کند، کتاب هایی هستند که ننگ دنیا را برملا کرده اند.

هنر، کلید فهم زندگی است.


استوارت وایلد

فراوانی، حق خداوندی شماست و اگر چیزی کمتر از میلیونر باشید، سهم عادلانه ی خود را برنداشته اید.


اُسکار وایلد

هنر، جوهره زندگی است.


آسکار وایلد

دارایی عادی را می توان دزید، ولی دارایی حقیقی را نه، در جان شما، چیزهای بسیار ارزشمندی وجود دارد که نمی توان آن ها را از شما گرفت.


ران وایلد

خرد را مانند دنیادیدگان جستجو کن، ولی از دریچهی چشمان یک کودک به دنیا بنگر.

معادل ابجد

رمان اوسکار وایلد

630

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری