معنی رمان ماکسیم گورکى

حل جدول

رمان ماکسیم گورکى

مالوا

دانشکده هاى من

مادر


نمایشنامه ماکسیم گورکى

فرزندان خورشید


رمانى از ماکسیم گورکى

مالوا


ماکسیم

مخترع گونه ای تیربار


ماکسیم گورکی

نویسنده اثر میراث

لغت نامه دهخدا

رمان

رمان. [رَ] (نف) ترسو و هراسان و گریزان. (ناظم الاطباء). شمان. (از برهان قاطع). رمنده. در حال رمیدن. رجوع به رمیدن شود:
بیابانی از وی رمان دیو و شیر
همه خاک شخ و همه ره کویر.
فردوسی.
رمان دید از او نامداران خویش
بر آنسان که بیند رخ گرگ میش.
فردوسی.
شد آن لشکر گشن پیش تورگ
رمان چون رمه ٔ میش از پیش گرگ.
اسدی.
هوا جای خاک و زمین جای خون
رمان ژنده پیلان و گردان نگون.
اسدی.
آنکه از گربه ای رمان باشد
کی خدای همه جهان باشد.
سنائی.

رمان. [رُم ْ ما] (ع اِ) انار و آن شش مزه دارد مانند سیب. (آنندراج). نار: فیهما فاکهه و نخل و رمان. (قرآن 68/55). رجوع به انار شود.

رمان. [رُم ْ ما] (اِخ) نام قصری است در واسط عراق و ابوهاشم یحیی بن دینار رمانی بدانجا منسوب است. (معجم البلدان).

رمان. [رُم ْ ما] (اِخ) نام کوهی در سرزمین طی واقع در غرب کوه سلمی از کوههای طی. خالدبن ولید رابا جمعی از مرتدین در این ناحیه محاربه ای رخ داد و آنها دوباره به اسلام بازگشتند. (از معجم البلدان).


ماکسیم گورکی

ماکسیم گورکی. [گ ُ] (اِخ) نویسنده ٔ روس (1868-1936م.) او در نیژنی نوگورود متولد شد (این شهر به سال 1932 م. به افتخار او گورکی نامیده شد). در اوان کودکی یتیم شد و از 1878 تا 1890 به کارهای مختلفی پرداخت. اولین اثر خود را در روزنامه ای که در تفلیس چاپ می شد منتشر کرد (1892) و نام «گورکی » را که به معنی «تلخ » است برای خود برگزید و سپس به نیژنی نوگورود بازگشت و به روزنامه نگاری پرداخت. داستان دوم او «چلکاش » (1895) موجب شهرت او گردید. از سال 1895 تا 1900 داستان های بسیاری نوشت و زندگی افراد خانه بدوش و سرگردان را در این داستان ها مورد بحث قرار داد و با استقبال شدید خوانندگان مواجه گردید. در سال 1901 به عنوان انقلابی توقیف وتبعید شد. با کمونیست ها همکاری داشت و در جنگ جهانی اول شرکت کرد و در گالیسیا مجروح شد. برای استراحت و معالجه به ایتالیا رفت و از 1921 تا 1932 در همانجا اقامت کرد. وی داستان های کوتاه و بلند بسیار و چند بیوگرافی نوشته است، از جمله آنهاست: همسفر من. جاسوس. مادر. اعتراف. (از فرهنگ وبستر). و رجوع به گورکی در همین لغت نامه شود.

سخن بزرگان

ماکسیم کورگی

دروغ، آیین اربابان و بردگان و حقیقت، خدای انسانهای آزاد است.


ماکسیم گورکی

همه ادعای رفاقت می کنند، اما کسی که آن را ثابت می کند، رفیق حقیقی است.

زیر هر سنگ قبر یک تاریخ کامل خوابیده است.

اگر کار، گونه ای تفریح باشد، زندگی لذت بخش است و اگر وظیفه باشد، زندگی همچون بردگی است.

جهان به یک شب می ماند. هرکس باید خود چراغ خود را بیفروزد.


ماکسیم گودکی

معنی حیات را در زیبایی و در قدرت باید جستجو کرد. هر لحظه از زندگی ما باید هدف عالی تری داشته باشد.

معادل ابجد

رمان ماکسیم گورکى

708

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری