معنی رمان مشهوری از تولستوی
حل جدول
آنا کارنینا
رمان تولستوی
آنا کارنینا
رمان لئو تولستوی
آنا کارنینا
رمان مشهوری از ارنست همینگوی
تپه های سبز آفریقا
وداع با اسلحه
رمان مشهوری از سینکلر لوییس
بابیت
لغت نامه دهخدا
مشهوری. [م َ](حامص) شهرت و اشتهار یافتن:
راز چرخ فلک بدان دوری
نه هم از علم یافت مشهوری.
اوحدی.
تولستوی
تولستوی. [ت ُ ت ُ] (اِخ) لئون. (کنت) سیاستمدار روسی و از مشاوران پتر کبیر بود. (از فرهنگ فارسی معین ج 5).
تولستوی. [ت ُ ت ُ] (اِخ) آلکسیس. نویسنده ٔ روسی (1882-1945 م.) است. او راست: راه آسیبها. طلای سیاه. پتر کبیر. ایوان مخوف و جز اینها. (از فرهنگ فارسی معین ج 5).
تولستوی. [ت ُ ت ُ] (اِخ) لئون کنت. نویسنده ٔ بزرگ روسی که در سال 1828م. در دهکده ٔ یاسنائیاپولیانا تولد یافت. وی عالی ترین نمایش گر روح ملت روس و از بزرگترین نویسندگان جهان است. او مانند یک دانشمند الهیات و معتقد به اصول اخلاقی در جستجوی مردم دوستی پاک و بی آلایشی بود که در مسیحیت اولیه وجودداشت و آثار او مشحون از بشردوستی و احترام به وجودانسان است. معروف ترین اثر او کتاب جنگ و صلح است که شهرت جهانی دارد. آثار دیگر او از قبیل آناکارنینا.رستاخیز. قزاقان سباستوپول. کودکی. جوانی و جز اینها همه در حد شاهکارهای ادبی زبان روسی است. رجوع به لاروس قرن بیستم و قاموس الاعلام ترکی و مقدمه ٔ ترجمه ٔ فارسی کتاب جنگ و صلح و فرهنگ فارسی معین ج 5 شود.
لئون تولستوی
لئون تولستوی. [ل ِ ئُن ْ ت ُ] (اِخ) افسانه سرای روسی. رجوع به تولستوی شود.
رمان
رمان. [رَ] (نف) ترسو و هراسان و گریزان. (ناظم الاطباء). شمان. (از برهان قاطع). رمنده. در حال رمیدن. رجوع به رمیدن شود:
بیابانی از وی رمان دیو و شیر
همه خاک شخ و همه ره کویر.
فردوسی.
رمان دید از او نامداران خویش
بر آنسان که بیند رخ گرگ میش.
فردوسی.
شد آن لشکر گشن پیش تورگ
رمان چون رمه ٔ میش از پیش گرگ.
اسدی.
هوا جای خاک و زمین جای خون
رمان ژنده پیلان و گردان نگون.
اسدی.
آنکه از گربه ای رمان باشد
کی خدای همه جهان باشد.
سنائی.
رمان. [رُم ْ ما] (ع اِ) انار و آن شش مزه دارد مانند سیب. (آنندراج). نار: فیهما فاکهه و نخل و رمان. (قرآن 68/55). رجوع به انار شود.
رمان. [رُم ْ ما] (اِخ) نام قصری است در واسط عراق و ابوهاشم یحیی بن دینار رمانی بدانجا منسوب است. (معجم البلدان).
واژه پیشنهادی
قزاق ها
معادل ابجد
1772