معنی رنه کاسن (فرانسه)

حل جدول

رنه کاسن (فرانسه)

برنده نوبل صلح در سال 1968 میلادی


رنه کاسن

برنده نوبل صلح در سال 1968 میلادی


رنه

اثری از شاتوبریان

اثری از شاتو بریان

لغت نامه دهخدا

کاسن

کاسن. [س َ] (اِخ) قریه ای است از قرای سمرقند. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). از قرای نخشب به ماوراءالنهر. (معجم البلدان).


رنه

رنه. [رِ ن ِ] (اِخ) نام جزیره ٔ کوچکی است از جزایر یونان در نزدیکی جزیره ٔ دلوس. در روزگار باستان بعلت ممنوع بودن دفن مردگان درجزیره ٔ دلوس در حکم گورستان ساکنان آن جزیره بود.

رنه. [رِ ن ِ] (اِخ) شهری در مغرب فرانسه و مرکز ایالت ایله ویلن است. مطابق سرشماری 1954 م. دارای 112553 تن جمعیت است. این شهر در محل تلاقی ایل و ویلن و در سر راه چند رشته خطآهن که به پاریس منتهی می شود قرار دارد. دارای کارخانه های چرمسازی و صنایع آهنی و تخته بری و بسیاری از مؤسسات صنعتی دیگر است. رجوع به دائرهالمعارف بریتانیکا و قاموس الاعلام ترکی شود.

رنه. [رِ ن ِ] (اِخ) (سنت...) از قدیسان مذهب کاتولیک بود و در قرن پنجم میلادی می زیست.

رنه. [رِ ن ِ] (اِخ) رنه ٔ اول (1409- 1480 م.). دوک آنژو و لورن و بار بود و علاوه بر این سمت، کنت پروونس و پیدمونت و پادشاه ناپل و سیسیل و به دادگری معروف بود و از ادبیات و موسیقی بهره ٔ وافی داشت. آثار وی در 4 جلد بزرگ منتشر شده است. رجوع به دائرهالمعارف بریتانیکا و قاموس الاعلام ترکی شود.

رنه. [رِ ن ِ] (اِخ) شهری است درمشرق فلاندر واقع در کشوربلژیک در 8هزارگزی جنوب اودنارد و در دامنه ٔ تپه های فلاندر. بر طبق سرشماری 1955 م. 25442 تن جمعیت دارد. دارای کارخانه های پشمبافی و منسوجات نخی و دیگر کارخانه های مهم است. رجوع به دائرهالمعارف بریتانیکا و قاموس الاعلام ترکی شود.


فرانسه

فرانسه. [ف َ س ِ] (فرانسوی، اِ) نام زبانی است که مردم کشور فرانسه بدان گفتگو کنند. رجوع به فرانسه و فرانسوی شود.

گویش مازندرانی

رنه

ردپا

حمله ور شدن – یورش بردن

فرهنگ فارسی آزاد

رنه

رَنَّه، صَیحَه و فریاد بلند- بانگ شدید- صدای بلند- صوت حزین

فرهنگ عمید

فرانسه

از مردم فرانسه،
زبان مردم فرانسه: کلاس فرانسه،

معادل ابجد

رنه کاسن (فرانسه)

782

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری