معنی رواج دادن
لغت نامه دهخدا
رواج دادن. [رَ دَ] (مص مرکب) رونق دادن. روایی بخشیدن. آب و تاب بخشیدن. رایج کردن. ترویج کردن. رجوع به رواج شود:
چنان منادی عشق است در درون خراب
که آنکه میدهد این ملک را رواج یکی است.
ملا وحشی (از آنندراج).
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Foster, Generalize, Promote, Promulgate
فارسی به عربی
قضیه
فارسی به آلمانی
Ausgabe (f), Ausgang (m), Ausgeben, Ausstellen, Problem (n)
معادل ابجد
269