معنی روانی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
مربوط و متعلق به روان، دستخوش بیماری روانی. [خوانش: (رَ) (ص.)]
حل جدول
روحی، سیال، جاری
مترادف و متضاد زبان فارسی
جریان، روحی، سلاست، طلاقت
فارسی به انگلیسی
Ease, Flow, Fluency, Fluidity, Flux, Freedom, Nervous, Psychic, Psychological, Run, Running, Spiritual
فارسی به عربی
تدفق، حریه، روحی، عقلی
فرهنگ فارسی هوشیار
جریان سیلان.
معادل ابجد
267