معنی روبیدن

لغت نامه دهخدا

روبیدن

روبیدن. [دَ] (مص) جاروب دادن. (آنندراج). جاروب کردن و از گرد و غبار پاک ساختن. روفتن. (ناظم الاطباء). رُفتن. و رجوع به روفتن شود.

فرهنگ معین

روبیدن

(دَ) (مص م.) جاروب کردن.

فرهنگ عمید

روبیدن

رُفتن

حل جدول

روبیدن

جارو کردن، رفتن

روفتن

مترادف و متضاد زبان فارسی

روبیدن

جارو کردن، رفتن، روفتن

فارسی به انگلیسی

روبیدن‌

Dust, Sweep

فرهنگ فارسی هوشیار

روبیدن

جاروب کردن و از گرد و غبار پاک ساختن

معادل ابجد

روبیدن

272

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری