معنی رودی در جمهوری آذزبایجان
حل جدول
عربی به فارسی
جمهوری خواه , جمهوری , گروهی , اجتماعی
لغت نامه دهخدا
رودی. (اِخ) حارث بن مسلم رودی رازی، از روات است و حسین بن علی بن مرداس از وی روایت کند. (از معجم البلدان).
رودی. (اِخ) حسن بن مظفربن ابراهیم رازی رودی مکنی به ابوعلی از روات است و از ابی سهل موسی بن نصر رازی روایت دارد و ابوبکربن مقری از وی روایت کند. (از لباب الانساب).
رودی. (ص نسبی) منسوب به روده که محله ای (یا قریه ای) بوده است به ری. (از انساب سمعانی). رجوع به روده شود.
فارسی به عربی
فرهنگ معین
(~.) [ع.] (اِ.) نوعی از حکومت که رییس آن از سوی مردم کشور برای مدتی محدود برگزیده شود و آن انواع مختلف دارد: جمهوری اسلامی، جهموری سوسیالیستی، جمهوری دموکراتیک، جهموری فدرال و غیره.
واژه پیشنهادی
آرپا، آلازانی، خرامی، کارکار، هاکاری
فرهنگ عمید
نظام و حکومتی که بهجای پادشاه یک تن از طرف مردم برای مدت معینی به عنوان رئیسجمهور انتخاب میشود،
(اسم) [مجاز] کشوری که این نظام در آن حاکم است: جمهوری اسلامی ایران،
[قدیمی] شراب انگور که چند سال بر آن گذشته و غلیظ شده باشد، شراب مسکر، شراب کهنه،
جمهوری خواه
طرفدار حکومت جمهوری،
سخن بزرگان
بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی.
فرهنگ فارسی هوشیار
رئیس قوه مجریه در کشورهای جمهوری
جمهوری
شراب کهنه انگوری را گویند طرز حکومتی که رئیس آن از جانب مردم کشور برای مدتی محدود انتخاب میشود طرز حکومتی که رئیس آن از جانب مردم کشور برای مدتی محدود انتخاب میشود
معادل ابجد
1463