معنی روشن نهاد

لغت نامه دهخدا

روشن نهاد

روشن نهاد. [رَ / رُو ش َ ن ِ] (ص مرکب) روشن گهر. آنکه سرشت روشن داشته باشد. (آنندراج). آنکه خوی و نهاد وی تابان و منور باشد. (ناظم الاطباء):
برآسود درویش روشن نهاد
بگفت ایزدت روشنایی دهاد.
سعدی (بوستان).
غلامش به دست کریمی فتاد
توانگر دل و دست و روشن نهاد.
سعدی (بوستان).
در زیر سنگ حادثه گم شد ز من کلیم
آن دل که همچو آینه روشن نهادبود.
کلیم کاشی (از آنندراج).
و رجوع به روشن گهر شود.

فرهنگ عمید

روشن نهاد

خوش‌طینت، پاک‌طینت،

حل جدول

روشن نهاد

آنکه سرشت روشن داشته باشد، آنکه خوی و نهاد وی تابان باشد

فرهنگ فارسی هوشیار

روشن نهاد

پاک طینت

معادل ابجد

روشن نهاد

616

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری