معنی روی هم رفته

لغت نامه دهخدا

روی هم رفته

روی هم رفته. [ی ِ هََ رَ ت َ / ت ِ] (ق مرکب) من حیث المجموع. کلاً. (فرهنگ فارسی معین) (یادداشت مؤلف).

فرهنگ معین

روی هم رفته

(~ هَ. رَ تِ) (ق مر.) کلاً.

فرهنگ عمید

روی هم رفته

جمعاً، کلاً،
از هر لحاظ،

حل جدول

روی هم رفته

در مجموع

فارسی به انگلیسی

روی‌ هم‌ رفته‌

In Toto, Overall, Totally

فارسی به عربی

روی هم رفته

بشکل عام، إِجْمالی

فرهنگ فارسی هوشیار

روی هم رفته

من الحیث المجموع کلا.

فارسی به آلمانی

روی هم رفته

Zusammen; gaenzlich (wholly)

واژه پیشنهادی

روی هم رفته

فی الجمله

معادل ابجد

روی هم رفته

946

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری