معنی رژیم غذایی مدیترانه ای

واژه پیشنهادی

رژیم غذایی

پرهیزانه

لغت نامه دهخدا

رژیم

رژیم. [رِ] (فرانسوی، اِ) طرز. قاعده. روش. (فرهنگ فارسی معین). || طرز خوراک و پرهیز طبق دستور پزشک. (یادداشت مؤلف) (فرهنگ فارسی معین).
- تحت رژیم بودن، به دستور پزشک غذا خوردن. رژیم گرفتن. رژیم داشتن. (یادداشت مؤلف). رجوع به ترکیب رژیم گرفتن و رژیم داشتن در ذیل همین ماده شود.
- رژیم بیماری، دستور خوراک بیمار. (فرهنگ فارسی معین) (یادداشت مؤلف).
- رژیم داشتن، صرف غذا برابر دستور پزشک. (یادداشت مؤلف). و رجوع به ترکیب رژیم گرفتن در ذیل همین ماده شود.
- رژیم غذایی، دستور خوراک بیمار. (فرهنگ فارسی معین). دستور غذای بیمار. (یادداشت مؤلف).
- رژیم گرفتن، رژیم داشتن. صرف غذا به دستورپزشک و خودداری از خوردن برخی غذاها طبق تجویز وی. (یادداشت مؤلف). و رجوع به ترکیب رژیم داشتن در ذیل همین ماده شود.
|| شکل حکومت. طرزاداره ٔ امور مملکت: رژیم دموکراسی، رژیم دیکتاتوری. (فرهنگ فارسی معین). نظام حکومت. (فرهنگ رازی).


مدیترانه

مدیترانه. [م ِ ت ِ ن ِ] (اِخ) بحر ابیض. متوسط. بحرالروم. دریائی است بزرگ به وسعت سه میلیون کیلومتر مربع که بین سه قاره ٔ آسیا و اروپا و افریقا واقع است. دریای مدیترانه از طریق تنگه ٔ جبل الطارق به اقیانوس اطلس راه دارد وبه وسیله ٔ ترعه ٔ سوئز در مصر با دریای احمر مربوط است. بحرالجزایر و بحرالاسود و دریای مرمره و دریای آزوف از این دریا متفرعند. این دریا از لحاظ کشتی رانی و حمل و نقل از مهمترین دریاهای عالم بشمار میرود.


دریای مدیترانه

دریای مدیترانه. [دَرْ ی ِ م ِ ن َ / ن ِ] (اِخ) دریای مغرب. بحرالروم. دریای سفید. رجوع به بحرالروم ذیل بحر و به مدیترانه شود.

ترکی به فارسی

رژیم

رژیم

فرهنگ عمید

رژیم

(سیاسی) نوع حکومت،
طرز، قاعده، روش، هنجار،
برنامۀ غذایی خاص برای افزایش یا کاهش وزن یا معالجۀ بعضی بیماری‌ها،


غذایی

مربوط به غذا: برنامهٴ غذایی،
مناسب برای تغذیه، خوراکی: مواد غذایی،

فارسی به عربی

فرهنگ معین

رژیم

حکومت، نوع حکومت، دستورالعمل برای غذا خوردن، طریقه، روش، قاعده. [خوانش: (رِ) [فر.] (اِ.)]

فارسی به ایتالیایی

رژیم

regime

حل جدول

مدیترانه

بحرالروم

دریایی در جنوب اروپا

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

رژیم

سازگان

مترادف و متضاد زبان فارسی

رژیم

نظام، ترتیب، روش، سبک، طرز، احتماء، برنامه‌غذایی، پرهیز، خوشه،
(متضاد) ناپرهیزی

فرهنگ فارسی هوشیار

رژیم

طرز، قاعده، روش

معادل ابجد

رژیم غذایی مدیترانه ای

3692

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری